باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
کاش می شد ...
تمام داستان های دنیا را
از دهان تو بشنوم !
تمام عاشقانه های دنیا را
تو برایم تکرار کنی !
اصلا هر چه تو بگویی زیباست !
می دانی
کاش می توانستم
با تمام وجود
صدایت را در آغوش بگیرم !
همیشه...
از اندیشه ی یک لحظه نبودنت میتوان فهمید
شکایت از که کنم کانچه میرود به سرم
گناه جهل من و جرم اشتباه من است
نه از قضا گله اى دارم و نه از تقدیر
که دشمنم همه اندیشه تباه من است
(غمام همدانى)
خدایا بعد از ناامید شدن راهی رو انتخاب کردم که اشتباه بود چون اون اولش فکر می کردم زورمو بزنم فراموشش می کنم ولی هر کار کردم نتونستم فراموشش کنم و هنوز که هنوزه تو ذهنم وقلبم هست بدون کوچکترین اثری که فراموشش کنم و پی بردم که اون همیشه تو قلبمه همون چیزی که خودم گفتم و الان به اشتباهم پی بردم خدا تنهام نذار
چند وقتیستـــــــــــــ همه دلگیرند از من ...
دلیل میخواهند ...
مدرک میخواهند برای غمگین بودنم ....
برای نا امید بودنم،برای تلخ شدنم ....
نگران نباشید !!!
من نه غمگینم ...نه نا امید ... نه تلخ ...
فقط مدتیستــــــــــــ که به دنبالشان میگردم ...
مدتیست که گم شده اند...
صبرم ... تحملم ... امیدهایم ... انگیزه ام ...
نمیدانم در کدام صفحه ی قصه ی سرگذشت نحسم جا گذاشتمشان...
کسی پیدایش کرد خبرم کنم مژدگانی خوبی براش دارم مژدگانی تمام دارایی من
حرفی نیست
خودم سکوتت را معنی می کنم
کاش می فهمیدی
گاهی...
همین نگاهت سردت
روی زمستان را هم کم می کند