ثانیه های بهانه گیر

ثانیه های بهانه گیر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲۲ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بهت گفتم عشقم  تمام دنیامه، گفتم یا نه

بهت گفتم اومدم دم خونت ناامیدم نکن، گفتم یا نه

قسمت دادم ازم نگیرش یادته که

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

پس چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

داره از دستم میره، دارم زندگیمو می بازم،خداجونم می خواد به کس دیگه ای جواب مثبت بده، خدا  زندگیمو از من نگیر، عشقمو از من نگیر، می دونم بخواهی کسی نمی تونه از من بگیرتش خدا پس نخواه، از خودت عشقمو خواستم. طاقت درویشو ندارم.خدایا می دونی که بدون عشقم طاقت ندارم خداجونم به فریادم برس

خداااا جووووونم اومدم دم خونت ناامید برم نگردون

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۱۵
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خدایا صدامو میشنوی؟ می دونم که میشنوی پس چرا کاری نمی کنی؟ کمکم کن دارم از دستش میدم می دونی که بدون عشقم نمی تونم خدایا خودت حالمو می دونی؟ پس چرا فقط نظاره می کنی؟ از وضعیت این بندت خوشت میاد؟ خدااااا جواب سوالامو بده عشقم نیست که ببینه چجور کارم شده گریه  تو که می بینی پس یکاری بکن داره از دستم میره

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۴
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

براے دل خـــودم مے نویسم ... 
 
براے دلتنگــے هایــم
 
براے دغدغــہ هاے خـــودم 
 
براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ ! 
 
برای دلے کہ دلتنگم نیست ... 
 
براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ... 
 
براے خودم مے نویســـم ! 
 
بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاست !.!.!.!



خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

دلتنگم ...!

همین ...

و این نیاز به ...

هیچ زبان ...

شاعرانه ای ندارد ...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۲۰
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

چه باشه چه نباشه ، محبت سر جاشه / چه داری چه نداری ، تو عزیز روزگاری .



خدایا دلتنگم، خدایا اون دختر تمام عشق منه  حالش خوب نیست و ناراحته کمکش کن شادابش کن خوب خوبش کن می دونی که تحمل اذیت شدنش و ناراحتیش رو ندارم دلم می خواد همیشه بخنده همیشه شاد باشه خدایا کمکش کن، نذار ادم های اطرافش اذیتش کنن حتی اگه اون ادم اطرافش خودم باشم.نذار ناراحتی هاش بمونه زود برطرفش کن خدا جونم کنار عشقم باش خداجون عشقمو تنها نذار خدا جونم من توکلم به خودته ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۷
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)
من نمی تونم با متن های زیبا دوست داشتنمو ابراز کنم و از دلتنگیم بگم من خودمم با روش حرف زدن خودم با همین نحوه نوشتن ، با همین ادبیات ساده و بی ریا می گویم دوستش دارم می گویم که تحمل زندگی بدون او برایم دشوار و ناشدنیست. سر تاپایم ترس فرا گرفته منی که تا حالا از چیزی نترسیدم ولی الان ترس از دست دادن عشقم منو فرا گرفته که توان انجام کار رو از من گرفته تمرکزی دیگر روی کارهام ندارم چی میشد کنارم بود چی میشد کنارش می بودم اگه بود برای خوشبخت کردنش برای خوشبخت کردن خودم و برای خوشبختی هر دو مون برای ساختن زندگیش برای ساختن زندگیم برای ساختن زندگیمون زمین و زمان رو به هم می دوختم اگه کنارم بود و کنارش بودم دیگه هیچی نمی تونست منو بترسونه و قدم هام رو سست، بودنش باعث استوار بودنم میشد باعث محکم بودنم میشد. خدایا از خودت خواستمش اومدم دم درخونت ناامیدم نکنیا این بندتو ناامید نکنیا خدااااااا.


خدایااااااااااااااااا قسمت دادم ناامیدم نکن


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۰۶
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)


خدایا نذار از این دنیا خسته شم دنیات داره رو سرم خراب میشه بدون عشقم نمی تونم تحمل کنم خودت خوب می دونی که کارم شده گریه کردن تو که می دونی چه حس و حالی دارم پس بدادم برس نذار بدون عشقم زندگی کنم تو که خوب می دونی دوستش دارم می خوامش. می خوام یک عمر کنارش باشم و یک عمر کنارم باشه

خدایااااااااااااااااا قسمت دادم ناامیدم نکن

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۵
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

راستش را بخواهی بانو

 

امروز اتفاق خاصی رخ نداد

 

فقط حدود عصر

 

بارانی کوتاه بارید

 

اما زار زار ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۱۸
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خداوندا دلی عاشق  دارم دلی بی تاب دارم خداوندا وجودم ترس قدم لرزان در جاده دارم نمی دانم چه باید کرد در این بی تابی دل، خداوندا نمی دانم چه باید کرد با این ترس.

خدایا خودت کمکم کن به عشقم برسم تو که خوب می دونی چه حالیم هر روز بیشتر از دیروز ترس بر وجودم غلبه می کنه ترس از دست دادنش بیشتر و بیشتر میشه، به بزرگیت قسم کمکم کن که خودت خوب میدونی چی میکشم چه دردی دارم پس کمکم کن. خدایا اگه این بندتو دوست داری یا دستمو بگیر یا نذار این همه زجر بکشم خودت تمومش کن خدایا عشقمو از تو می خوام  از تو می خوام از تو، اومدم به درگاهت پس ناامید برم نگردون. ناامید برم نگردون دلم طاقت دوریشو نداره ها خودت خوب می دونی

پس یا کاری کن که عشقم کنارم باشه وکنارش باشم یا خودت منو از دست این دنیا خلاص کن


خدایااااااااا ناامیدم نکن

اومدم دم خونت ناامیدم نکن

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۲۲
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خدایا در این تنگنای زندگیم کنارم باش نذار ببرم کمکم کن. عشقمو از من نگیر خودت می دونی که زندگی بدون عشقم  با جهنم مساویه، ازم نگیرش کمکم کن کنارم باشه کنارش باشم تو که خوب می دونی چقدر دوستش دارم. قسم به بزرگیت قسم به 124هزار پیامبرت قسم به چهارده معصوم کمک کن که کنارم باشه  کنارش باشم خودت خوب میدونی زندگیمه، بدون عشقم  طاقت ندارم. خوب می دونی حداقل اینو خوب میدونم که نیازی نیست برای تو توضیح بدم که چقدر دوستش دارم و بدون اون نمی تونم زندگی کنم. کمکم کن خودت خوب میدونی که الان با چه ترسی دارم زندگی می کنم زندگی که هر صدم ثانیه اش ترس از دست دادن عشقمه، خدایا ناامیدم نکن نذار از درگاهت ناامید برگردم.

خدایااااااااا کمکم کن


«الهی عبیدک بفناءک، مسکینک بفناءک، فقیرک بفناءک، سائلک بفناءک، یسألک ما لا یقدر علیه غیرک»


«خدایا بنده تو، مسکین تو، فقیر تو، گدای درگاه تو، در آستانه خانه توست، از تو چیزی را می خواهد که از غیر تو برآورده نیست.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۵۶
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)