ثانیه های بهانه گیر

ثانیه های بهانه گیر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خنده» ثبت شده است

باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

ولی میخندم به سختی

به قول فروغ ک میگفت:

شهامت میخواهد سرد باشی و گرم بخندی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

آخـــــرین بار که من از تـــــه دل خندیدم

علتش پـــــــول نبـــــــود

انعکاس جــــــک هــــر روز نبود

علتش ،چهره ی ژولیده ی یــــک دلقــــک،،

یا زمین خوردن یک کـــــــــــــور نبود....

من به <مــــــــــــــــن> خندیدم!!

که چو یک دلقک گیــــــــــچ،،، 

نقش یک خنــــــــده به صورت دارم و دلـــــــــــم میگرید....!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۰۵
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)