ثانیه های بهانه گیر

ثانیه های بهانه گیر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

می گردم در خاطره ها


جایی در آن ها نداری


در دایره المعارف ها جستجو می کنم


عکسی از تو در آن ها نیست


در واژه نامه ها نگاه می کنم


نامی از تو نیست


نگاهی به خود می کنم


تورا می بینم


جز من جایی برایت نمانده، می بینی؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۳۳
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)


اگه دنبالت میام   

فقط...  

دارم حرفتوگوش میکنم... 

 

اخه خودت گفتی ...  

برودنبال زندگیت!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۶
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

اصلا حسود نیستم ...

اما وقتی دیدم واسه رفیقم اس ام اس اومد ، توش نوشته بود :

کــــــــــــــی مـــــیــــــرســـــــی عـــــشـــــــقـــــــم

فقط یه ذره دلم خواست .... !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۲۷
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

به سلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره!

 

تظاهر به بی تفاوتی...

 

تظاهر به بی خیالی...

 

تظاهر به شادی...

 

به اینکه دیگه چیزی مهم نیست...

 

به اینکه بی خیال دنیا...

 

به اینکه از ما که گذشت...

 

ولی فقط خودشون میدونن که چقدر این روزا سخت میگذره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خانه تکانی میکنم دلم را ‎
تمام خاطراتت را ‎
تمام خواستنت ‎
تمام یادگاریهایت را ‎
ازقلبم ازذهنم ازاحساسم بیرون میکنم ‎
پاک پاک می شوم ‎
عاری ازتمام تمام تو‎
سبک می شوم ‎
آرام ، ساکت ،‌باوقار‎
روی مبل مینشینم‎
انگار دیگرنیستی ‎
به تلویزیون روشن خیره می شوم‎
جزتو نه چیزی میبنیم نه چیزی می شنوم‎
تمام من ازتو سرشاراست ‎
تمام خاطراتت برگشته اند‎
قلبم سرشارازعشقت ‎
به سختی میتپد ‎
وبازاین سوال بی پاسخ‎
من بدون توچه کنم‎
واشک امانم نمی دهد‎

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۵۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

تو باید می‌آمدی


تا جهان این‌قدر سخت نمی‌شد


حالا هم دیر نیست


گاهی یک گل


بازیِ باخت را در دقیقه‌ی نَوَد


بُرد می‌کند!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۳۴
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بهت گفتم عشقم  تمام دنیامه، گفتم یا نه

بهت گفتم اومدم دم خونت ناامیدم نکن، گفتم یا نه

قسمت دادم ازم نگیرش یادته که

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

پس چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

داره از دستم میره، دارم زندگیمو می بازم،خداجونم می خواد به کس دیگه ای جواب مثبت بده، خدا  زندگیمو از من نگیر، عشقمو از من نگیر، می دونم بخواهی کسی نمی تونه از من بگیرتش خدا پس نخواه، از خودت عشقمو خواستم. طاقت درویشو ندارم.خدایا می دونی که بدون عشقم طاقت ندارم خداجونم به فریادم برس

خداااا جووووونم اومدم دم خونت ناامید برم نگردون

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۱۵
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خدایا صدامو میشنوی؟ می دونم که میشنوی پس چرا کاری نمی کنی؟ کمکم کن دارم از دستش میدم می دونی که بدون عشقم نمی تونم خدایا خودت حالمو می دونی؟ پس چرا فقط نظاره می کنی؟ از وضعیت این بندت خوشت میاد؟ خدااااا جواب سوالامو بده عشقم نیست که ببینه چجور کارم شده گریه  تو که می بینی پس یکاری بکن داره از دستم میره

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۴
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

میگویند شب سیاه است من دیدم سیاه تر از جدایی نیست...





میگویند زهر تلخ است من چشیدم تلخ تر از تنهایی نیست


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۱۵
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

براے دل خـــودم مے نویسم ... 
 
براے دلتنگــے هایــم
 
براے دغدغــہ هاے خـــودم 
 
براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ ! 
 
برای دلے کہ دلتنگم نیست ... 
 
براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ... 
 
براے خودم مے نویســـم ! 
 
بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاست !.!.!.!



خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)