ثانیه های بهانه گیر

ثانیه های بهانه گیر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۸۳ مطلب توسط «عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)» ثبت شده است

آدمها برای هم سنگ تمام می گذارند،اما نه وقتی که در کنارشان هستی،

نه....

بلکه آنجا که در دل خاک خوابیدی سنگ تمام را میگذارند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۲۲
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

خــــــــــــــــدایــــــــا

این سرنوشتی که برایــــــــــم تجــــــویـــــــــز کردی

عـــــــــوارضش زیــــــــــــــاد استــــ ـ ـ

سینــــــــــــه ام میســــــــوزد

چــــــشـــمانـــــــــــــم خیس میشود

گــــــــــــلــــــــویــــــــــم میگیـــــــــرد

نفــــــــــــســـــــــم تنگ میشــــــــود

راســـــــــــــتی

خــــــــــــــــــــــــــــدا

مدتـــــــــهاست سرم درد میکنـــــــــــد

دکتــــــــــــرها میگویند:

توده ای از حـــرفهـــای نگفته در سر داری...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۴ ، ۱۳:۳۰
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ؛
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ؛
ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭﺵ ﺑﮕﯿﺮﻡ ، ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺨﺮﻡ ...
ﻭ ﻣﻮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﮐﻮﺗﺎﻫﺘﺮ ﮐﻨﻢ
...
ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ !!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۴ ، ۱۳:۱۹
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

ولی میخندم به سختی

به قول فروغ ک میگفت:

شهامت میخواهد سرد باشی و گرم بخندی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

گـاهـی وقـتـی دلـم …

فـقـط سـنـگـیـنـی نـگـاهـت …

رو مـیـخـواد که زُل بـزنـی بـهـم …

و مـ ـن بـه روی خـودم نـیـارم . . .

انقدر دوست دارم ک بعضی وقتا یادم میره ک  دوستم ندارری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

لبخند می زنم
اما مثل ته مانده ی یک فنجان قهوه
سرد و تلخم.
این لبخند نیست
تلخند است...!!
مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند
دیگر نگران داسها هم نیستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۰۸
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

می گردم در خاطره ها


جایی در آن ها نداری


در دایره المعارف ها جستجو می کنم


عکسی از تو در آن ها نیست


در واژه نامه ها نگاه می کنم


نامی از تو نیست


نگاهی به خود می کنم


تورا می بینم


جز من جایی برایت نمانده، می بینی؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۳۳
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)


اگه دنبالت میام   

فقط...  

دارم حرفتوگوش میکنم... 

 

اخه خودت گفتی ...  

برودنبال زندگیت!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۶
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

اصلا حسود نیستم ...

اما وقتی دیدم واسه رفیقم اس ام اس اومد ، توش نوشته بود :

کــــــــــــــی مـــــیــــــرســـــــی عـــــشـــــــقـــــــم

فقط یه ذره دلم خواست .... !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۲۷
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)

به سلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره!

 

تظاهر به بی تفاوتی...

 

تظاهر به بی خیالی...

 

تظاهر به شادی...

 

به اینکه دیگه چیزی مهم نیست...

 

به اینکه بی خیال دنیا...

 

به اینکه از ما که گذشت...

 

ولی فقط خودشون میدونن که چقدر این روزا سخت میگذره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۱
عابر سپیده(عابر با قدم های لرزان)